توانمندسازی فردی به معنی در اختیار گرفتن کنترل زندگی خود است. این موضوع چیزی فراتر از احساس توانایی انجام چنین کاری است ، گرچه احساس توانایی کنترل زندگی خودش عنصر مهمی است.

توانمند سازی فردی واقعی نیازمند این است که اهداف مشخصی را تعیین کنید که نشان دهنده این هستند که از زندگی چه می خواهید و سپس برای دستیابی به این اهداف و تأثیر بیشتر بر جهان پیرامون خود اقدام کنید.

افرادی که توانمند نیستند تمایلی به کنترل آنچه انجام می دهند ندارند. آنها به دیگران اجازه می دهند تا برای آنها تصمیم بگیرند – همسر ، شریک زندگی ، فرزندان ، مدیران یا همکاران. آنها اغلب به خود و تصمیماتشان اعتماد لازم را ندارند و بنابراین به دیگران تکیه می کنند. اما ، این الگوهای رفتاری با افزایش خودآگاهی و سپس اعتماد به نفس قابل تغییر و شکستن است.

توانمند سازی فردی یعنی چه؟

به طور ساده ، اصطلاح “توانمند سازی” به معنای “قدرتمند کردن” است. بنابراین توانمند سازی فردی به معنای توانایی کنترل زندگی خود و اجازه ندادن به دیگران برای دخالت در آن است.

هیچ کس بدون رضایت شما نمی تواند احساس حقارت در شما ایجاد کند.

النور روزولت

این موضوع ساده به نظر می رسد اما در عمل ، به دست گرفتن کنترل زندگی می تواند یک فرآیند پیچیده باشد.

شما باید خودآگاهی خود را توسعه دهید ، تا نقاط قوت و ضعف خود را درک کنید. شما همچنین نیاز به آگاهی و درک درست از اهداف خود دارید – و اینکه این اهداف با موقعیت فعلی شما چه تفاوتی دارند. دستیابی به اهداف ممکن است شما را ملزم به تغییر رفتارها و حتی ارزشها و اعتقادات عمیق خود کند.

توانمند سازی فردی یا رشد فردی؟

“توانمندسازی فردی” و “رشد شخصی” بسیار نزدیک هستند.

برای داشتن توانمندی ، ممکن است نیاز باشد در برخی زمینه ها رشد شخصی داشته باشید ، همچنین ممکن است توانمند سازی شما را تحریک به رشد و توسعه شخصی بیشتر کند.

توسعه توانمندی شخصی معمولاً شامل برخی تغییرات اساسی در زندگی است که همیشه یک روند آسان نیست.

توسعه توانمندی فردی

یک فرایند مفید شش مرحله ای برای توسعه توانمندسازی شخصی وجود دارد. این فرایند می تواند به طور کلی ، برای توسعه توانمندی در کلیت زندگی و یا به عنوان راهی برای کمک به شما در کنار آمدن با یک مسئله خاص استفاده شود.

شش قدم برای توانمندسازی فردی

۱- یک موضوع هدف را برای افزایش توانایی انتخاب کنید

این موضوع می تواند به عنوان مثال افزایش نفوذ شما بر همکاران یا تأثیر بیشتر در انتخاب خانواده برای سفر پیش رو در تعطیلات باشد.

۲- دانش خود را افزایش دهید

قدم بعدی شما کسب دانش و درک بیشتر درباره موضوع یا موقعیت است. به عنوان مثال ، اگر می خواهید نفوذ بیشتری بر همکاران خود داشته باشید ، باید سیاست های موجود در سازمان را درک کنید. برای تأثیرگذاری در انتخاب مقصد سفر برای تعطیلات توسط خانواده خود ، باید بدانید که هر عضو خانواده چه می خواهد و چه کسی در حال حاضر بیشترین تأثیر را دارد.

۳- باور خود به توانایی انجام آن کار را افزایش دهید

قبل از اقدام ، باید باور داشته باشید که می توانید به نتیجه برسید. دانستن اینکه اطلاعات لازم را در اختیار دارید می تواند به شما کمک کند. همچنین درک نقاط قوت و ضعف شما به شما کمک می کند تا بفهمید که به احتمال زیاد موفق می شوید یا نه.

۴-مهارت و شایستگی خود را افزایش دهید

برای تأثیرگذاری بیشتر ممکن است لازم باشد مهارت های خود را ارتقا دهید. البته بلافاصله که شرووع به صحبت با دیگران برای تاثیرکذاری بر انها می کنیدمتوجه می شوید که چه مواردی بیشترین تاثیر را دارند و این خود شایستگی و مهارت شما را افزایش میدهد.

۵- اقدام کنید – و ادامه دهید

توانمند سازی شخصی به این معنی است که با برخورد با اولین مشکلی که با آن روبرو هستیم ، “عقب نشینی” نمی کنیم ، بلکه برای ادامه کار از مقاومت و پایداری برخوردار هستیم و به دنبال راه های دیگر برای رسیدن به اهداف خود هستیم.

۶- تأثیر خود را ارزیابی کنید

توانمندسازی عبارت است از تغییر میزان تأثیری که میتوانید بر دیگران و رویدادها بگذارید. بنابراین ارزیابی میزان تأثیر شما مهم است. در ابتدا ، ممکن است تغییر زیادی مشاهده نکنید ، اما حتی تغییرات کوچک موفقیت محسوب می شوند.

ابعاد توانمندی شخصی

نقاط مشخصی وجود دارند که می توانید آنها را برای توسعه توانمندیهای خودبررسی کنید.

خودآگاهی درک خود و اینکه چگونه به موقعیت ها ی مختلف واکنش نشان میدهید.

خوداگاهی به شما این امکان را می دهد که از ویژگی های مثبت خود استفاده کنید و از هر ویژگی منفی که ممکن است اثربخشی شما را کاهش دهد آگاه باشید. افراد خودآگاه با یادگیری از تجربیات گذشته تصمیمات آگاهانه می گیرند تا در صورت امکان زندگی خود را ارتقا دهند. به طور خاص ، ممکن است لازم باشد آگاهی خود را از نقاط قوت ، ضعف و محدودیهای خودبیشتر کنید

افراد توانمند نقاط قوت و ضعف خود را می دانند و در برقراری ارتباط با آنها توانایی لازم را دارند تا از فرصت های مورد نظر خود بهترین استفاده را ببرند. با این حال ، آنها همچنین حدود خود را می دانند و مشکلی در درخواست کمک یا راهنمایی ندارند.

ارزشها عقاید یا باورهایی هستند که برای ما مهم هستند اما همیشه از آنها آگاه نیستیم.

آنها می توانند هر نوع اعتقاد یا تعهدی باشند. دلایل باورها و اعتقادات شخصی ممکن است همیشه واضح یا شناخته شده نباشد ، گرچه غالباً ریشه در دوران کودکی دارند. خودآگاهی مستلزم درک درستی از ارزشهای شما و سپس بررسی حیاتی آنها برای اطمینان از اعتبار داشتن آنها است. همچنین مهم است که بپذیریم ارزش های انسانهای مختلف با هم متفاوت است.

مهارت‌های یک فرد منابع اصلی است که او را قادر می سازد به اهداف خود برسد.

مهارت ها را می توان از طریق تجربه ، تمرین ، آموزش و تحصیل به دست آورد. تنها با ایجاد مهارت است که ارزش های فردی می توانند به عمل تبدیل شوند.

دانش یا اطلاعات برای رشد خودآگاهی و مهارت لازم است.

دانستن اینکه کجا می توان اطلاعات مناسب را پیدا کرد ، به خودی خود یک مهارت اساسی است. بدون اطلاعات ، انتخاب های شما محدودتر خواهد بود. اینترنت راهی آسان برای دسترسی سریع و آسان همه افراد به اطلاعات فراهم کرده است. با این حال ، همه اطلاعات در اینترنت در دسترس نیست – به عنوان مثال ، سیاست های درون سازمانی – و البته همه اطلاعات موجود در اینترنت قابل اعتماد نیستند.

تعیین اهداف وسیله ای است که با ان  فرد می تواند کنترل زندگی خود را به عهده بگیرد.

روند تعیین هدف شامل فکر کردن در مورد ارزشهای شما و مسیری است که دوست دارید زندگی شما دنبال کند. تعیین اهداف شخصی به ما احساس داشتن جهت در زندگی می دهد که برای توانمندسازی شخصی ضروری است.

اعتماد به نفس یکی از بزرگترین انگیزه ها یا قدرتمندترین محدودیت ها برای کسی است که می خواهد رفتار خود را تغییر دهد و قدرت بیشتری کسب کند.

اکثر مردم فقط وظایفی را بر عهده می گیرند که احساس می کنند قادر به انجام آن هستند و برای غلبه بر عدم اعتماد به توانایی های خود تلاش زیادی لازم است. بهبود اعتماد به نفس و ایجاد عزت نفس می تواند نقش مهمی در بهبود توانمندی شخصی شما داشته باشد.

زبان و توانمند سازی

استفاده از زبان و نحوه بیان ما هم به صورت کلامی و هم غیر کلامی، می تواند هم روی توانمندی خودمان و هم افرادی که با آنها ارتباط برقرار می کنیم موثر باشد ،. نگاهی به نحوه استفاده از زبان از نظر توانمندسازی خود و تلاش برای توانمندسازی افراد دیگر بیاندازیم. مثلا:

از زبان مثبت استفاده کنید

تحقیقات در مورد زبان نشان می دهد که تصویر شخصی شخص در کلماتی که وی استفاده می کنند منعکس می شود. به عنوان مثال ، گفتن اینکه شما “باید” رفتار خاصی داشته باشید ، انفعال را در پی دارد

از زبان فعال استفاده کنید

به ویژه هنگام صحبت در مورد آینده ، از اصطلاحاتی استفاده کنید که بیانگر کنش مثبت است و نه اظهارات مبهم. به عنوان مثال ، “من … انجام خواهم داد و “من می توانم …”.

خودتان را به زبان و با معیارهای خود تعریف کنید

اگر نتوانید معیارهای خودتان را برای تعریف فضا و هویت خود داشته باشید ، دیگران معیارهایی را تعیین می کنند که شما خودتان را ارزیابی کنید. همچنین ممکن است آنها سعی کنند شما را ترغیب کنند که مطابق خواسته های عمل کنید. درباره اینکه چه کسی هستید و ارزشها و اهداف خود روشن باشید و اجازه ندهید دیگران شما را تعریف کنند.

از انتقاد و منفی نگری بپرهیزید

انتقاد باید همیشه با نهایت دقت و فقط در صورت لزوم انجام شود ،. اگر انتقاد لازم است ، باید آن را به روشی سازنده و با استفاده از کلمات و عبارات مثبت و پشتیبانی کننده بیان کرد.

یک روند طولانی مدت

توانمند سازی شخصی یک کار ثابت نیست که شما یک بار در زندگی خود انجام دهید.

شما باید توانایی شخصی خود را به عنوان پیشرفت شخصی مداوم در نظر بگیرید. با تغییر و تحول شرایط و همچنین تغییر و پیشرفت خودمان ، نیازهای ما برای توسعه و توانمندسازی نیز تغییر می کند.