تکنیک قصد متناقض برای غلبه بر ترس و مشکلات
نمیتوانید در جمع حضور یابید و میترسید صحبت کنید، شبها درست خوابتان نمیبرد و روزها کسل و بیحوصلهاید، اکثر مواقع مضطربید، در مقابل استادتان که قرار میگیرید، دستهایتان به رعشه میافتد، گاهی از شدت استرس خیس عرق میشوید، لکنت زبان میگیرید و خلاصه ماجرا این است که فوبیاهای مختلف زندگیتان را مختل کرده و خیلی وقت است به خاطرشان درجا میزنید. این مقاله را تا انتها بخوانید. ما قرار است به شگردِ “قصد (نیت) متناقض” و چگونگی به کار بستن آن به هنگام بروز این مشکلات بپردازیم و به شما و افراد دیگر با مواردی مشابه- که کم هم نیستند- کمک کنیم؛ همان روش درمانیای که دکتر ویکتور فرانکل نویسنده کتاب معروف «انسان در جستجوی معنی» ارائه داده و شیوه بیان خودمانیتر آن میگوید: به دل مشکلات بزن تا از آنها خلاص شوی!
ایده قصد متناقض چگونه شکل گرفت؟
فرض کنید از این که در برابر دیگران سرخ شوید، وحشت دارید، بنابراین وقتی مقابل جمع قرار میگیرید ترس از سرخ شدن سراغتان میآید و تمام سعیتان بر این میشود که جلوی این امر را بگیرید، اما هر چه بیشتر تلاش میکنید نتیجه عکس میدهد و مانند لبو، قرمز و قرمزتر میشوید. تقریباً همه ما هنگام چنین موقعیتهایی به طرز مشابهی عمل میکنیم و با سعی بر جلوگیری از رخ دادنِ آن چه میترسیم، کار را خرابتر میکنیم. دکتر فرانکل به این چرخه تخریبگر واقف شد و به ایده درمانیِ قصد متناقض رسید. کاری که این شگرد یا روند درمانی میکند، پاره کردن زنجیر این چرخه معیوب است.
نحوه کارکرد قصد متناقض
فرض کنید به شما بگویند امشب قبل از خواب به آفتابپرستهای پرندهی جنگلهای استوایی با بالهای صورتی فکر نکنید، تنها چیزی که امشب به آن فکر خواهید کرد، آفتابپرستهای بال صورتیِ جنگلهای استوایی است. این یک مثال واضح از عملکرد ذهن ماست. ذهن از هر چه منع شود به سمتش میرود؛ فرانکل قصد متناقض را این گونه تعریف میکند:
” روندی که طی آن افراد تشویق میشوند همان کارهایی را بکنند که از آنها وحشت دارند و آرزو کنند دقیقاً همان اتفاقی بیفتد که به شدت از آن میترسند”.
بنابراین مقاومت را کنار بگذارید. هر چه بیشتر مقاومت کنید ترستان بدتر و بزرگتر خواهد شد. فردی که تحت درمانِ قصد متناقص قرار میگیرد، مرتبا با چالشهایی رو به رو میشود که همیشه از آنها فرار میکرده، مثلا اگر از صحبت کردن در جمع میترسیده و دست و پایش را حسابی گم میکرده، با این روش مدام در برابر جمع قرار میگیرد؛ مکرراً مجبور میشود مقابل عدهای بیاستد و سخنرانی کند؛ این فرایند آنقدر تکرار میشود که ترسش کامل بریزد و دوباره به زندگی عادی برگردد. در واقع بعد از آن دیگر در برابر تمام چیزهایی که تا به حال موجب ترس و نگرانیاش میشدهاند، کاملا آگاهانه و هدفمند عمل میکند.
در چه مواردی از قصد متناقض استفاده می شود؟
خیلی از اموری که موجب ترس و نگرانی در ما میشوند به کمک این روش قابل رفع و درمان هستند. اموری همچون بیخوابی، بدخوابی، وسواس، لرزش دستها، سکسکه، ترس از ارتفاع، ترس از پرواز، ترس از صحبت در جمع، ترس از حشرات یا حیوانات، ترس از جاهای تنگ و بسته یا شلوغ و انواع دیگر فوبیاها و … .
چگونه قصد متناقض را در زندگی به کار بریم؟
برای استفاده از این شگرد درمانی باید به طنز و شوخ طبعیمان رجوع کنیم. لازاروسِ معروف میگوید:
” یک عنصر کامل در روند قصد متناقض فرانکل، القای به عمد شوخی است”.
مورچهها با هم شوخی نمیکنند، اسبهای دریایی برای سایر آبزیان لطیفه تعریف نمیکنند، زرافهها هیچ وقت استندآپ کمدین نمیشوند، چون هیچ کدام از حیوانات توانایی و قابلیت شوخی و طنز پردازی ندارند؛ این قابلیت فقط مخصوص انسان است؛ باید آن را به کار گیرد و حال خود را با آن خوب کند.
قصد متناقض به ما میگوید: این قدر زندگی را جدی نگیر، از آن لذت ببر، با آن شوخی کن و از دل مشکلات خندان و پیروز بیرون بیا. اگر در برابر دیگران لکنت زبان میگیرید، دفعه بعدی که در موقعیت مشابهای قرار گرفتید، از قصد با لکنت زبان حرف بزنید، آنقدر لکنت بگیرید و به طرز مسخرهای جملات را ادا کنید که هم خودتان و هم بقیه را به خنده اندازید؛ به همه نشان دهید که در لکنت زبان چقدر هنرمندید و چه تواناییهای خارقالعادهای در در این زمینه دارید. این امر باعث میشود ترستان بریزد و از این دور باطل بیرون آیید و شجاعتِ صحیح حرف زدن را پیدا کنید.
برای بهتر به کار بستن تکنیک قصد متناقض، به توصیههای زیر عمل کنید:
- ابتدا لیستی کامل و دقیق از ترس و نگرانیهایتان تهیه کنید.
- به دنبال راههایی باشید تا بتوانید علائم ترسهایتان را بیشتر از چیزی که هست نشان دهید؛ اگر از شکست میترسید کارهایی انجام دهید که سررشتهای در آنها ندارید و مدام شکست بخورید. اگر نمیتوانید در جمع صحبت کنید، از گروه دوستانتان شروع کنید، سپس مهمانیهای خودمانی و بعد جمعهای بزرگتر و رسمیتر؛ آن قدر صحبت کنید تا ترستان فراموشتان شود. بعدها میفهمید مردم به چیزهایی که انقدر نگران آنها بودید، حتی فکر هم نمیکردند چه رسد به اینکه بخواهند قضاوتمان کنند یا در موردمان نظر دهند. اگر شبها با وجود خسته بودن خوابتان نمیبرد، سعی کنید خودتان را بیدار نگه دارید، همین امر، پلکهایتان را سنگین و ذهنتان را خسته میکند و به آرامی به خواب میروید.
- آنقدر روند بالا را تکرار کنید تا موقعیت یا مسئله دیگر برایتان هیچ ترس و نگرانیای به وجود نیاورد.
- دوست یا نزدیکی را گیر بیاورید و برایش راجع به ترسهایتان بگویید، حتی اغراق کنید؛ مثلاً من اگر در جای تنگ و شلوغ قرار بگیرم خفه میشوم، هر گاه استاد مرا وسط کلاس صدا میزند، دلم میخواهد آن لحظه یک تکه یخ باشم و ذوب شوم یا صحبت کردن در مقابل دیگران مرا تا سر حد مرگ میترساند، خیس عرق میشوم و قلبم میخواهد از سینه بیرون بیاید.
در پایان خاطرنشان میکنیم که تکنیکِ قصد یا نیت متناقض، موجب میشود هر آن چه را که تا به حال از آن فراری بودهاید با آغوش باز بپذیرید. این کار، ذهن شما را از ترس و اضطراب آن موقعیت دور می کند و برای انجام آن یا قرار گرفتن در آن موقعیت به شما آرامش میدهد.