کلمات، وزن دارند و قدرت. جاری شدن هر کلمه، عبارت و جمله بر زبان، قدرت کلمات را نیز جاری میسازد. اگر ما به هنگام سخن گفتن، از کلمات بد و منفی استفاده کنیم، انرژی منفی را نه تنها به خود، که به اطرافیانمان نیز منتقل میکنیم. و بالعکس، اگر از واژهها و عبارات مثبت و شاد، استفاده کنیم، خود و اطرافیانمان را از تاثیرات مثبت و شگفتانگیز آنها بهرهمند میسازیم.
یکی از مکانهایی که هر روزه در آن حضور مییابیم و با یک، تا چندین فرد در ارتباطیم، محل کارمان است. اگر هر حرفی را بزنیم و هر عبارت و کلامی را بر زبان بیاوریم، دیدگاه همکارانمان را نسبت به خود شکل میدهیم. بعضی از عبارات هستند که بر زبان آوردنشان میتواند شخصیت ما را، بد معرفی کنند؛ عباراتی که ناخودآگاه به زبانمان میآیند و میتوانند ما را برای همیشه فردی سادهلوح، بیملاحضه، بدون اعتماد به نفس یا غیر قابل اعتماد، معرفی کنند. در حالی که واقعیت چنین نیست. در این مقاله با برخی از این عبارات سمی و مخرب آشنا میشویم و جایگزین مناسبشان را معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.
سعی خودم را میکنم
چه بگویید: “سعی خودم را میکنم”، چه بگویید:” نه این کار را نمیکنم”.
اگر از کسی درخواستی داشته باشید و او در جواب بگوید سعی خودم را میکنم، مانند این است که گفته باشد، هرگز آن را انجام نخواهم داد. بیان این جمله ممکن است خارج از محل کار یا در جواب به سوالِ “فردا شب توی مهمونی شرکت میکنی؟”، مشکلی نداشته باشد، اما اگر در محل کار، در پاسخ به خواستهای، آن را به زبان آورید، این را به طرف مقابل میرسانید که برای کار محوله، تلاش چندانی نمیکنید و آن را سرسری گرفتهاید. در نتیجه اعتماد چندانی به شما نمیکنند. اگر نمیخواهید آن کار را انجام دهید، راه حل دیگری پیشنهاد کنید. اما اگر پذیرفتید که آن را انجام دهید، تمام توانایی خود را به کار گیرید و از این عبارت استفاده نکنید.
فکرکنم…/به نظرم…/مطمئن نیستم..ولی…/احتمالاً… /شاید احمقانه باشد ولی…
وقتی به خود و آنچه میخواهید بیان کنید، اعتماد ندارید، از چنین عباراتی استفاده میکنید. اینها شما را فردی کم اعتماد به نفس نشان میدهند و بیانگر این هستند که شما خود به ایدهای که بیان میکنید، اطمینان ندارید، حتی اگر قلباً این طور نباشد. پس چطور میخواهید دیگران به آن اطمینان کنند؟ اگر واقعاً از آنچه میخواهید بگویید مطمئن نیستید، لزومی به بیان آن نیست یا می توانید بگویید، باید بیشتر تحقیق کنم تا مطمئن شوم. اما اگر هیچ شکی در نظر خود ندارید قاطعانه آن را بر زبان بیاورید.
همیشه
قرار دادن این واژه در بعضی جملات این را به طرف مقابل القا میکند که شما انعطافناپذیر و غیر قابل تغییرید. یا تنبل و لجبازید و هیچ تلاشی در جهت بهبود اوضاع نخواهید کرد. همکاری از شما میپرسد: چرا از نرم افزار A استفاده نمیکنی؟ اینطوری خیلی سریعتر به جواب میرسی؟
در عوض اینکه بگویید”من همیشه از B استفاده میکردم”. بگویید:” باشه امروز حتماً نصبش میکنم”.
مشکلی نیست
– میشود امروز به جای من ایمیلها را جواب بدهی؟ مجبورم امروز زودتر به خانه بروم.
-مشکلی نیست.
– ممنونم.
معنای واقعی جملات بالا:
-میشود امروز به جای من ایمیلها را جواب بدهی؟ مجبورم امروز زودتر به خانه بروم.
– عجب دردسری. باشه مشکلی نیست.
– ببخشید. نمیخواستم اون کار رو بهت تحمیل کنم.
همانطور که دیدید، گفتن جملهی مشکلی نیست، به طور غیر مستقیم به مخاطب میفهماند، او کار را بر شما تحمیل کرده و عذاب وجدان میگیرد. او پیش خود فکر میکند شما اصلا از این موضوع خوشحال نیستید، در حالی که اینطور نیست. میتوان مکالمه را به این شکل تغییر داد:
– میشود امروز به جای من ایمیلها را جواب دهی؟ مجبورم امروز زودتر به خانه بروم.
– بله حتما. خوشحال میشم برات انجامش بدم.
– ممنونم. لطف بزرگی میکنی.
اون لیاقت نداره…/ هیچ کاری بلد نیست… بی تجربه است…
توهین، قضاوت زودهنگام و غیبت کردن پشت سر یکی از اعضای شرکت یا یک همکار به هیچ وجه درست نیست. اگر در مورد او جلوی بقیه همکاران بدگویی کنید، حتی اگر حق با شما هم باشد و واقعا لیاقت نداشته باشد، فقط خودتان را کوچک میکنید و اگر بعدها فهمیدید که در مورد او اشتباه میکردهاید، دیگر هیچکس رویتان حساب باز نمیکند.
نمیتوانم
به جای نمیتوانم بگویید میتوانم. به جملههای زیر و معنیهایی که از آنها دریافت میشود دقت کنید:
– نمی توانم آمار را در اکسل وارد کنم.
معنی: من یک آدم تنبل هستم و نمیخواهم این کار خستهکننده را انجام دهم و در برابر یادگیریِ ورود اطلاعات در اکسل مقاومت میکنم.
-کسی میتواند به من بگوید چطور این آمار را باید در اکسل وارد کنم؟
معنی: من متواضعانه از شما میخواهم این کار را به من یاد دهید. من فرد انعطافپذیری هستم و از انجام این کار جدید شانه خالی نمیکنم.
نمونههای بیشتر:
- نمی توانم بعد از ساعت اداری اینجا بمانم
- میتوانم فردا اول وقت این کار را انجام دهم؟
- امروز نمیتوانم به همهی ایمیلها پاسخ دهم.
- میتوانم جواب دادن به بقیه ایمیلها را به فردا موکول کنم؟
من این شغل را دوست ندارم…/ از این شغل متنفرم…
آدمهای همیشه غرغرو و منفی که مدام در حال شکایت از این و آناند، در دل هیچکس جایی ندارند و همه سعی میکند از آنها فرار کنند. سعی نکنید با ابراز تنفرِ همیشگی از شغلتان به یکی از آنها تبدیل شوید. در زمان و موقعیت مناسب و بدون هیچ شکوهای شغلتان را عوض کنید.
شغل من که این نیست/ این وظیفه من نیست
به جای گفتن این دو عبارت در مواجهه با همکار یا رئیسی که از شما میخواهد کاری انجام دهید که در حوزه شغلی شما تعریف نشده یا انجام آن جزو خط قرمزهای شخصی شماست، اشکالی ندارد، آن را با کمال میل انجام دهید و بعد از آن طی یک گفتوگوی جدی با او در مورد این مسئله صحبت کنید. با این کار تاثیر به مراتب عمیقتری میگذارید تا اینکه همان اول بگویید این وظیفه من نیست.
برای من کارِ یک دقیقه است
حتی اگر انجام کاری برای شما یک دقیقه به طول میانجامد، لزومی ندارد این جمله را بیان کنید. چون در این صورت، طرف مقابل فکر میکند میخواهید آن را سرهمبندی کنید و با عجله و با بیدقتی انجامش دهید. این طوری مهارتهایتان را زیر سوال میبرید. در عوض بگویید: خیلی طولی نمیکشد یا زیاد وقت نمیبرد.
تقصیر او بود
تقصیر را به گردن دیگران انداختن، یکی از آسانترین کارهای دنیاست و شخصی که مدام این کار را انجام میدهد، در زمره افراد ضعیف و غیر قابل اعتماد قرار میگیرد. در عوض، کسی که خود را مسئول عمل، رفتار و اشتباهش بداند، فرد قوی، مسئولیتپذیر و معتمدی تلقی میشود.
حتی اگر به اشتباه شما را مقصر خطایی بدانند، اگر با آرامش و بدون پرتاب کردن تیر قضاوت به سمت کسی یا کسانی آنچه را اتفاق افتاده، به وضوح شرح دهید، هم از آن خطا مصون میمانید، هم حرفتان مورد قبول واقع میشود و هم در دل مدیر شرکت و سایر همکاران ستوده میشوید.
گفتن چه عبارات دیگری در محل کار به ضررمان تمام میشود؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.