بيل گيتس چگونه پولدار شد – راز ثروت او را بدانید.

بیل گیتس ثروتمند ترین مرد جهان

فکر می‌کنید راه های موفقیت در زندگی برای بیل گیتس چه بوده است؟ به نوشته ویکی پدیا بیل گیتس در سال ۱۹۷۵ با مشارکت پل آلن شرکت مایکروسافت را تأسیس نمود. وی تا مارس ۲۰۱۷ با دارایی خالص ۸۶ میلیارد دلار، به‌عنوان ثروتمندترین فرد جهان شناخته می‌شد. گیتس از ابتدای تأسیس مایکروسافت، تا سال ۲۰۰۰ برای مدت ۲۵ سال، به‌عنوان مدیرعامل مایکروسافت فعالیت کرد، همچنین تا سال ۲۰۱۴ در مجموع ۳۹ سال،ریاست هیئت مدیره مایکروسافت را برعهده داشت. وی کماکان با در اختیار داشتن ۴٪ درصد از سهام این شرکت، مالک اکثریت سهام مایکروسافت می‌باشد.

 

 

۸ درس از بیل گیتس برای ثروتمند شدن

تا به حال به این فکر کرده اید که بیل گیتس با ارزش خالص ۸۰ میلیارد دلار چگونه به جایگاه ثروتمندترین فرد دنیا دست پیدا کرد؟ حضور با محصول درست در مکان درست در آستانه ظهور عصر رایانه های شخصی، به طور قطع نقش بسیار برجسته ای در این زمینه داشته است. اما رویکرد های هوشمندانه ای نسبت به کار و زندگی نیز وجود دارند که در موفقیت گیتس نقش بزرگی ایفا کرده اند و همه ما نیز می توانیم از آنها درس بگیریم.

اخیراً فهرستی منتشر شده است از ۱۰ عادت و تجربه ای که گیتس را به چنین موفقیتی رسانده و به او کمک کرده به چنین جایگاهی برسد. در ادامه ۸ مورد از این فهرست را از نظر خواهید گذراند:

۱- گیتس همیشه در حال یادگیری است

گیتس به ترک کردن هاروارد معروف است، اما تنها دلیلی که باعث شد هاروارد را ترک کند این بود که او و الن شاهد فرصت محدودی برای راه انداختن شرکت نرم افزاری خودشان بودند. در واقع گیتس عاشق یادگیری است و اغلب در کلاس هایی شرکت می کرد که در آنها ثبت نام نکرده بود. این ویژگی او در جابز نیز وجود داشت. جابز هم از Reed College انصراف داد تا بتواند در کلاس های مورد علاقه اش شرکت کند.

۲- او هر نوع کتابی که فکرش را بکنید می خواند

پدر گیتس در مصاحبه ای گفته بود: «تقریباً هر نوع کتابی توجه او را به خود جلب می کرد؛ دائره المعارف، علمی تخیلی، هرچه فکرش را بکنید». والدین گیتس از علاقه بسیار فرزندشان به خواندن کتاب به وجد می آمدند، اما باید پای میز شام قانون «مطالعه ممنوع» وضع می کردند. آن عشق به مطالعه هنوز هم در وی ادامه دارد، و گیتس هنوز هر سال فهرستی از کتاب های مورد علاقه اش منتشر می کند. مطالعه عادت فوق العاده ای است که می توانید در خود پرورش دهید. فقط حواستان باشد زمان مناسبی برای آن در نظر بگیرید.

۳- برای دیگران اعتبار قائل می شود

وقتی در مصاحبه ای از گیتس خواسته شد بهترین تصمیم کسب و کاری اش را نام ببرد او گفت: «به نظرم بهترین تصمیم کسب و کاری من واقعاً در انتخاب افراد است. او و الن رابطه پیچیده ای با یکدیگر داشته اند، اما گیتس تا جایی پیش رفت که گفت انتخاب الن به عنوان شریک کاری ام در صدر این فهرست قرار می گیرد. همه ما باید در معرفی و تبلیغ خودمان مهارت داشته باشیم، اما اعتبار بخشیدن به کسانی که با آنها کار می کنید در فرصت مناسب، تصمیم هوشمندانه ای است.

۴- به قضاوت خودش اعتماد دارد

اگر همیشه به توصیه ها و پیش بینی های دیگران گوش دهید می توانید زندگی حرفه ای خوبی برای خود رقم بزنید. اما برای داشتن یک زندگی شغلی عالی مثل گیتس و جابز، باید اول از همه و بیشتر از همه به خودتان گوش دهید؛ حتی اگر کل دنیا بگویند در اشتباه هستید. این همان چیزی است که وقتی گیتس و الن مایکروسافت را به راه انداختند اتفاق افتاد. گیتس در مصاحبه ای گفت: «این شرکت بر اساس ایده دیوانه واری شکل گرفت که هیچ کس دیگری با آن موافق نبود. اینکه چیپ های رایانه ای آنقدر قدرتمند می شوند که رایانه ها و نرم افزار ها به ابزاری روی تمام میزها و در همه خانه ها بدل خواهند شد». همه می گفتند آنها در اشتباه اند. اما گیتس و الن کار خودشان را کردند و باقی قضایا دیگر اهمیتی نداشت.

۵- در قبال پول محافظه کار است

گیتس در مصاحبه ای در سال ۱۹۹۸ گفت: «می خواستم آنقدر پول در حساب بانکی ام داشته باشم که بتوانم یک سال حقوق شرکت را بدون داشتن کوچکترین درآمدی بپردازم، و تقریباً همیشه هم به این خواسته ام پایبند هستم. ما در حال حاضر چیزی حدود ۱۰ میلیارد دلار داریم که برای سال آینده نیز کفایت می کند». در صورتی که اتفاق ناگواری بیافتد، چقدر پول برای پرداخت حقوق تیم خود کنار گذاشته اید؟

۶- از اشتباهات خود درس می گیرد

او در مصاحبه ای در سال ۲۰۰۸، بخشی از موفقیت مایکروسافت را حاصل توانایی خود و تیم رهبری اش در شناسایی زودهنگام اشتباه، و اتخاذ رویکردی متفاوت دانست. او به طور قطع طی این سال ها اشتباهات زیادی مرتکب شده است که می تواند از آنها درس گرفته باشد؛ حتماً شما هم ویندوز ویستا را به خاطر دارید.

۷- خواب کافی دارد

همه ما از اهمیت خواب آگاهی داریم. او به جای گله کردن از کار کردن تا دیرهنگام  و کمبود خواب، از ۷ ساعت خواب شبانه خود اطمینان حاصل می کند، چون در غیر این صورت نمی تواند خلاق باشد. این به طور قطع عادت خوبی است و هر کسی می تواند آن را در خود پرورش دهد.

۸- واقعا روی کاری که انجام می دهد تمرکز می کند

تعداد بسیار زیادی از ما به راحتی تمرکز خود را از دست می دهیم و حتی با اینکه می دانیم این کار چقدر ناکارآمد است قربانی انجام چند کار در آن واحد می شویم. گیتس نه تنها در برابر این وسوسه مقاومت می کند، بلکه هنگام کار روی موضوعات مختلف تمرکز بسیار زیادی روی آنها از خود نشان می دهد. او آنقدر خود را وقف انجام کار می کرد که ممکن بود هنگام کد نوشتن خوابش ببرد، بعد از یک ساعت بیدار شود و درست از همان جایی که خوابش برده بود کارش را ادامه دهد. شما لازم نیست تا این حد به خودتان فشار بیاورید. اما به جای سر زدن های مداوم به فیسبوک و قیمت های سهام، هرچه بیشتر روی کاری که انجام می دهید متمرکز شوید، کار بهتری انجام خواهید داد و اثربخش تر خواهید بود.

این تبلیغ یک گام مهم بیل گیتس برای ثروتمند شدن بود

اگر بیل گیتس ٣٨سال پیش تبلیغ نادرستی برای سی دی انجام می داد شاید هیچ گاه پولدار و مشهور نمی شد!

قبل از اختراع سی ‌دی به عنوان دیسکی برای ذخیره سازی اطلاعات، فلاپی ها وجود داشتند که به دلیل حافظه کوچکشان برای ذخیره سازی اطلاعات به تعداد زیادی از آنها نیاز بود.

۳۸ سال پیش، درست در زمانی که لوح فشرده ( Compact Disc ) آماده ورود به بازار بود؛ کسی حتی تصوری از قیافه CD نداشت. حتی کسی نمی ‌دانست این لوح فشرده چگونه استفاده می‌ شود اما این موضوع باعث نشد تا خالق لوح فشرده یعنی  «بیل گیتس» دست از تلاش بردارد. شاید اگر تبلیغات خوبی نمی‌ شد،‌ این تکنولوژی بدون استقبال به قبرستان تاریخ می‌ پیوست.

جواب این سوال ها و سوال هایی از این دست در یک کلمه خلاصه می‌شود.

شاید حتی شخص بیل گیتس نظری در مورد چگونه تبلیغ‌ کردن CD نداشت و فقط می ‌دانست که باید با تبلیغ درست، مردم را نیازمند تکنولوژی خود کند. مهم نیست که تبلیغ انجام شده حاصل تلاش فردی بیل گیتس بود یا تیمی تبلیغاتی.

 

بیل گیتس ۳۸ سال پیش CD را با این تصویر تبلیغ کرد

 

بیل گیتس چطور ثروتمند شد

 

در تبلیغ این تکنولوژی  آمده بود «حجم اطلاعاتی که در CD می توان ذخیره کرد برابر است با حجم کاغذهایی که بیل گیتس نشسته است.

همین تبلیغ کوتاه و عکس گویا کافی بود تا یکی از گام های پولدار شدن بیل گیتس برداشته شود. او نه در تبلیغ محصولش غلو کرد و نه کار عجیب و غریبی انجام داد. فقط نیاز مردم را به خوبی شناسایی کرد و پاسخ به نیاز را در راستای خرید تکنولوژی خود معرفی کرد.

۵ افسانه درباره ثروتمندترین مرد جهان بیل گیتس

گیتس که این روزها عنوان «بنیانگذار تحول در دنیای فناوری» را در اختیار دارد، به واسطه ثروت افسانهای خود همواره مورد توجه قرار گرفته است. شهرت این مرد به واسطه موقعیت خود در دنیای فناوری و ثروت رو بهرشد آن باعث شده است افسانه های مختلفی در مورد وی مطرح شود.
۵ افسانه بزرگ و باورنکردنی در مورد «بیل گیتس» که بیش از بقیه مشهور و منتشر شده اند در زیر آمده است.

۱- ارزش هر ثانیه از زندگی «بیل گیتس» بیشتر از ۱۰۰۰ دلار

بر اساس آخرین بررسیها اعلام شد که مجموع سرمایه گیتس تا نوامبر سال ۲۰۱۳ میلادی ۸/۷۶ میلیارد دلار بوده است. به همین خاطر بزرگترین داستانها و افسانه ها به این بخش از زندگی او مربوط میشود. در بخشی از این داستانها گفته میشود که اگر «بیل گیتس» در خیابان مشغول راه رفتن باشد به صورت تصادفی ۱۰۰۰ دلار از دست او به زمین بیفتد، این اتفاق برای او اهمیتی ندارد چرا که هر ثانیه از زندگی وی بیشتر از این رقم ارزش دارد.

۲- پرداخت پول از جانب «بیل گیتس» بهازای ارسال ایمیل

بر اساس برخی شایعات گفته میشود که اگر یک پست الکترونیکی ویژه به صورت زنجیرهای ارسال شود، فرستندگان میتوانند از طرف «بیل گیتس» پول دریافت کنند. در این ایمیل زنجیرهای گفته شده است که مایکروسافت و AOL در حال ادغام شدن با یکدیگر هستند که این همکاری وسیع تأثیرات قابل ملاحظهای بر کاربران جهانی میگذارد. بر این اساس یک پست الکترونیکی آزمایشی برای بررسی تأثیرات حاصل از ادغام این دو شرکت ارسال شده است که اگر کاربران آن را به یکدیگر بفرستند، پول دریافت میکنند.این طور که گفته شده است، مایکروسافت بهازای هر ایمیلی که بفرستید صدها دلار پول میپردازد و بسیاری از منابع تأیید کردهاند که این اتفاق صحت دارد. بر این اساس اگر ایمیل یاد شده را به تعداد زیادی از دوستان خود بفرستید، یک شبه میلیاردر میشوید. اما در حقیقت ماجرای این ایمیل و دریافت پول بهازای ارسال آن از اساس شایعه بوده و صحت نداشته است. اما با این حال هنوز هم تعداد زیادی از کاربران جهانی هستند که امید دارند با ارسال این پست الکترونیکی پولدار شوند.

۳- پیشبینی حافظه رایانه های مورد نیاز

هنوز هم بسیاری از کارشناسان و کاربران وجود دارند که به استناد صحبت «بیل گیتس» در اوایل دهه ۱۹۸۰ اظهار میکنند که برای هر کاربر حافظه ۶۴۰ کیلوبایتی کافی است و کاربر به حافظه بیش از این میزان نیازی ندارد. اما باید توجه داشت که گیتس هرگز چنین چیزی نگفته است چون وی که بزرگترین و صاحب نامترین فرد در دنیای فناوری محسوب میشود، با چنین صحبتی میتواند کل اعتبار خود را از دست بدهد. این روزها شایعه یاد شده در بیشتر مراکز خبری دیده میشود و همین مسأله باعث شده است تا در نهایت گیتس بهطور صریح در این زمینه صحبت کند. او چندی پیش در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «من در اوایل فعالیت خود در دنیای فناوری کارهای نادرست زیادی کردم و نظرات اشتباهی دادم، اما در طول این سالهای طولانی هرگز در مورد حجم مورد نیاز حافظه برای کاربران نظری ندادم». این روزها به واسطه دسترسی همگان به اینترنت، بهراحتی میتوان این ادعا را ثابت کرد. با این تفاسیر، پس از اظهار گیتس کارشناسان در سایتهای اطلاعاتی مشغول جستوجو شدند تا مشخص شود که بنیانگذار شرکت مایکروسافت چنین نظری را داده است یا خیر. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که «بیل گیتس» در صحبتها و سخنرانیهای خود هرگز در این زمینه اظهار نظر نکرده است و از همان ابتدا بارها تأکید کرده که سیستمهای رایانهای با سرعت فراوان در حال پیشرفت هستند و هر روز مدلهای جدید رایانه با توان و قدرت بالاتر وارد بازار میشود.

۴- سرقت فناوری گرافیکی اپل شرکت اپل

در سال ۱۹۸۸ یک پرونده قضایی علیه مایکروسافت ترتیب داد و در آن ادعا کرد که سیستمعامل ویندوز بخشی از از رابط کاربری گرافیکی(GUI) که در سیستمعامل Macintosh مورد استفاده قرار میگیرد را  بهطور غیرقانونی در اختیار گرفته است. طی دادگاهی که بر همین اساس تشکیل شد، شرکت اپل نام بیش از ۲۰۰ رابط گرافیگی را ارائه کرد که در سیستمعامل ویندوز مایکروسافت مورد استفاده قرار گرفته بود. از جمله این بخشها فناوری تغییر اندازه پنجرهها، فناوری روی هم قرار گرفتن پنجرههای مختلف، نوار ابزارهای عنوانبندی شده و… بود که بر اساس قانون کپیرایت گفته میشود تمام این بخشها شکل و شمایل ویندوز را شبیه Mac کرده است. بزرگی هر دو شرکتی که در دادگاه مقابل همدیگر قرار گرفتند باعث شد تا بررسی این پرونده به صورت بسیار دقیق انجام شود و سرانجام پس از۵ سال دادگاه رأی نهایی خود را اعلام کرد و مشخص شد که مایکروسافت هیچ تخلفی در این زمینه انجام نداده است. اپل در پرونده قضایی خود ادعا کرده بود که گیتس در سیستمعامل ویندوز ۰/۱ از این قابلیتها بهره برده است. اما گروه توسعهدهنده مایکروسافت در آن زمان رابط کاربری گرافیکی را تنها در زیرمجموعههای سیستمعامل ویندوز به کار میگرفتند و تمامی فناوریهای ارائه شده از سوی آنها، ابداع خودشان بود. با بالا گرفتن ادعاهای اپل و به جریان افتادن مجدد این پرونده قضایی، بعدها هرگز از رابط کاربری گرافیکی در نسخههای جدید سیستمعامل ویندوز استفاده نشد. وکلای اپل پس از این جریان ادعا کردند که پرونده قضایی یاد شده باعث شد تا مایکروسافت استفاده از این فناوری را کنار بگذارد و در مقابل، شرکت مایکروسافت همیشه این مسأله را تکذیب کرد. این دعوای حقوقی بین دو شرکت ادامه یافت و سرانجام گیتس در یک مصاحبه با هفتهنامه InfoWorld اعلام کرد: «ما بهطور کاملاً صریح اعلام میکنیم تکنیکهای مربوط به رابط کاربری گرافیکی و ایدههای مربوط به آن در حیطه قوانین کپیرایت قرار نمیگیرند و نمیتوان آنها را انحصاری کرد». در سال ۱۹۹۳ قاضی «واوگنواکر» در نهمین دادگاه زنجیرهای تجدید نظر طرف مایکروسافت را گرفت و تمام ادعاهای اپل را رد کرد. با این وجود، برخلاف نظریههای قانونی و اسناد معتبر، همچنان شایعاتی وجود دارد که گفته میشود گیتس این فناوری را از شرکت اپل سرقت کرده است.

۵- «بیل گیتس» و قوانینی که لازم نیست کودکان یاد بگیرند

گیتس در طول سالهای گذشته جلسه های فراوانی برگزار کرد و به دفعات در اماکن عمومی ظاهر شد تا درباره نحوه فعالیتهای خود صحبت کند و در بسیاری از موارد برای دانشآموزان و دانشجویان سخنرانی کرد. اما در یک افسانه همهگیر گفته میشود که «بیل گیتس» چند سال قبل در یک دبیرستان حاضر شد و در یک صحبت دوستانه، به فهرستی از قوانین و وظایف اشاره کرد که کودکان نباید آنها را در مدرسه یاد بگیرند. این فهرست که در اینترنت منتشر شده است، نشان میدهد که گیتس در صحبتهای خود گفته است: «زندگی عادلانه نیست، باید به آن عادت کرد». او همچنین در بخش دیگر اظهار داشته است: «برگرداندن همبرگر در حال سرخ شدن کاری نیست که در شأن شما باشد. اجداد شما برای این کار عبارت دیگری را استفاده میکردند و معتقد بودند که برگرداندن همبرگر یک فرصت تازه محسوب میشود.» بدیهی است که گیتس در طول صحبتها و سخنرانیهای بیشمار خود برخی رهنمودها و راهکارها را هم در اختیار کودکان و نوجوانان گذاشته باشد. با این وجود، او چندی پیش اظهار داشت که «هرگز چنین لیستی ارائه نکرده و در مقابل دانشآموزان آن را بازگو نکرده است تا مطلع شوند که از چه قوانینی باید سرپیچی کنند». بررسیها نشان داد که «چارلز سایکس یک معلم امریکایی که کتابهایی از جمله «پائین نگه داشتن حافظه کودکان» و «۵۰ قانونی که کودکان نباید در مدرسه یاد بگیرند»، این فهرست را برای دانشآموزان ارائه کرده است. اگر این فهرست را به دقت مطالعه کنیم، به درستی درخواهیم یافت که این صحبتها هرگز از جانب گیتس اعلام نشده است و به همین خاطر باید گفت که این افسانه هم صحت ندارد.

توصیه‌هاى بیل گیتس برای موفقیت در کسب و کار و ثروتمند شدن

اما در این بخش قصد داریم به توصیه‌هاى بیل گیتس برای موفقیت در کسب و کار اشاره کنیم تا با شیوه کسب و کار و رازهاى موفقیت این غول کامپیوترى آشنا گردیم.

توصیه اول: جریان اطلاعات‏ را خون زندگى بخش بدانید

گیتس عقیده دارد که شایسته ترین راه شاخص نمودن شرکت در میان رقیبان‏ و بهترین راه پیش افتادن از دیگران، بهره بردارى کارآمد از «اطلاعات» است و چگونگى و روش گردآوری، مدیریت و کاربرد اطلاعات است که سرنوشت برد و یا باخت ما را رقم مى زند. به نظر گیتس برندگان آنهایى خواهند بود که با برپا کردن یک «دستگاه عصبى دیجیتالى سراسری»، جریان اطلاعات را در میان همکاران و مشترکهاى وابسته به خود، ساده و روان نمایند و در سایه آن، به بهینه سازى و یادگیرى پیوسته بپردازند.

گیتس براى روان ساختن جریان پیوسته اطلاعات در سازمان ها، دوازده گام بنیادین را برمى شمارد:

۱- در انجام ارتباطات سازمانى از راه «پست الکترونیکی» پافشارى کنید، زیرا مى توانید در برابر خبرهاى تازه با شتاب بازتاب هاى عصبى واکنش نشان دهید.

۲- داده ها و اطلاعات فروش را همواره به صورت «در خط» (مستقیم) – از روى نمایشگر رایانه ـ بررسى کنید تا به آسانى به سهم و روند بازار آگاه شوید. به روند کلى و همچنین خدمات موردى مشتریان توجه نمایید.

۳- در تجزیه و تحلیل وضعیت کسب و کار، از رایانه شخصى (‍PCS) بهره بگیرید و کارکنان فرهیخته را در بخشهاى نیازمند به سطح فکرى بالا در زمینه تولید، خدمات، و سودآورى بگمارید.

۴- به یارى ابزار دیجیتالی، «تیم هاى نمادین (مجازى) فراسازمانی» بیافرینید تا اعضا بتوانند آگاهیهاى همدیگر را در سراسر جهان و به هنگام بیفزایند.

۵- همه فرآیندهاى «کاغذی» را به «دیجیتالی» تبدیل کنید و تنگناهاى ادارى را برطرف نمایید. بدین گونه‏ کارکنان فرهیخته براى انجام وظیفه هاى مهمتر آزاد مى شوند.

۶- با بکارگیرى ابزار دیجیتالى از فعالیتهاى «تک- وظیفه‌ای» بکاهید و یا آنها را به فعالیتهاى «ارزش‌افزا» تبدیل کنید، تا مهارتهاى کارکنان فرهیخته را خوب بکار گیرید.

۷- یک جریان «بازخورد» دیجیتالى بوجود آورید تا به افزایش کارآیى فعالیتهاى کمی، و کیفیت کالاها و خدمات، بیفزاید. بایستى همه کارکنان به آسانى بتوانند که رعایت معیارها و استانداردهاى اصلى را پیگیرى کنند.

۸- نظام دیجیتالى را براى انتقال دیدگاهها و شکایتهاى مشتریان به کارکنانى که مسئولیت و توان بهسازى فرآورده ها را دارند‏، بکار گیرید.

۹- به یارى ارتباطات دیجیتالی، طبیعت و چگونگی، مرزها، و پیرامون کسب و کار خود را دوباره بررسى کرده و خوب بشناسید. با دریافت اخطارهاى ناشى از دگرگونى وضعیت مشتریان، سازمان را بزرگتر و مهمتر/ یا کوچکتر و خودمانى‌تر (صمیمى‌تر و نزدیکتر به هر مشترى) کنید.

۱۰- اطلاعات بازرگانى را با شتاب انتقال دهید. با بکارگیرى روش جابجایى دیجیتالی، چرخه داد و ستد اسناد را با تامین کنندگان و شریکان، کوتاه کنید و در همه موارد به هنگام باشید.

۱۱- فرآورده ها (کالا/ خدمات) را با کمک روشهاى دیجیتالى به مشتریان برسانید و دست واسطه ها را کوتاه کنید. چنانچه کسب و کار شما خود جنبه واسطه گرى دارد، با بکارگیرى ابزار دیجیتالی، ارزش و اهمیت داد وستد را در نزد مشترى بالا ببرید.

۱۲- با کمک ابزار دیجیتالی، مشتریان را در حل مشکلات خود راهنمایى کنید. دیدارهاى حضورى را به پاسخگویى به نیازمندیهاى پیچیده و پرارزش تر مشتریان اختصاص دهید.

 

توصیه دوم: بازرگانى اینترنت را بشناسید و به کار گیرید

گیتس مى گوید که شرکتها و سازمان هاى تجارى در دهه آینده ابزارهاى دیجیتالى را به خدمت خواهند گرفت چرا که تصمیم گیرى هاى پرشتاب، واکنشهاى کارآمد و تماس هاى بى واسطه با مشتریان، از ویژگیهاى شرکتها و سازمانهاى سده بیست و یکم است که در آنها بسیارى از داد و ستدها به صورت «خودخدمتی» (سلف سرویس) دیجیتالى درخواهند آمد، واسطه ها یا به فعالیتهاى ارزش آفرین رو خواهند آورد و یا میدان را خالى خواهند کرد‏، واحد «خدمات مشتریان» پیشاهنگ فعالیتهاى ارزش افزا در هر کسب و کارى خواهد شد. بنابراین تیم مدیریت یک شرکت و یا سازمان تجارى باید خود را با اینترنت آشنا کرده و زمانى را صرف آماده ساختن دیدگاهى از دهه آینده و دگرگونى هاى رخ داده در کسب و کار کند و راههاى پیاده کردن چنین دیدگاهى را با گروه «فن آورى اطلاعات» شرکت در میان بگذارد.

گیتس عقیده دارد که اینترنت با ارتباط دادن مستقیم خریداران و فروشندگان راه رسیدن به «سرمایه‌دارى بى دردسر» را هموار خواهد ساخت و با کاستن از هزینه هاى داد و ستد، واسطه را از میان خواهد برد. تنها دسته کوچکى از دارندگان کسب و کارها با برگزیدن قیمت هاى بسیار پایین به پیروزى خواهند رسید و بسیارى دیگر باید راهبرد خدمت بهتر به مشتریان را پیشه کنند. پس با توجه به نظر گیتس در این مورد، اگر بخواهیم در دهه آینده براى موفقیت سازمان به کارهاى خدماتى سرگرم شویم، باید کارکنان فرهیخته را با ابزار دیجیتالى اطلاعات مجهز کنیم تا بدان وسیله بتوانند با مشتریان ارتباط تنگاتنگى برقرار نمایند.

بیل گیتس مى گوید که براى بهره گیرى از توانمندى هاى بى مانند اینترنت در آفرینش پیوند دو سویه با مشتریان باید یک «سایت» در شبکه جهانى برپا سازیم که این امر خود نیازمند به پشتیبانى بى‌دریغ مدیریت ارشد و شناخت ایشان از فن‌آورى اینترنتى مى باشد. به نظر گیتس یک شبکه خوب جهانى مى‌تواند فروشندگان را به مشاوران مشترى تبدیل کند. از سوى دیگر بخش بزرگى از ارتباطهاى دوسویه اینترنتى با مشتریان مربوط به عرضه خدمات و پشتیبانى از فعالیت ایشان است. چنانچه کیفیت خدمات پایین باشد، موجب بدنامى گسترده و شکست مى شود؛ زیرا گستره اینترنت فراوان است. بنابراین باید نظام دیجیتالى شرکت و سازمان تجارى ما، توان عرضه خدمات ویژه شخصى به مشتریان را داشته باشد‏، این فرصت را فراهم کند که اطلاعات را جانشین دارایى‌هاى عینى نماید و همچنین زیربناى نظام دیجیتالى ما ، کاربرد ابزار صوتی، تصویرى و حرکتى (ویدیویى) را در آینده ممکن سازد.

گیتس توصیه مى کند که ما با «الگوى زندگى تار عنکبوتی» سازگار شویم که در آن شبکه جهانى از راه اینترنت با هم پیوند مى خورد. در «الگوى زندگى تار عنکبوتی» گیتس حرکت در شبکه اینترنت همانند حرکت عنکبوت در تور خود است که مى‌تواند در همه جهات و با شتاب حرکت کند. بنابراین توصیه گیتس به ما این است که بازرگانى اینترنتى را بشناسیم و الگوى زندگى تار عنکبوتى را به کار گیریم تا در شبکه اینترنت در همه جهات و با شتاب حرکت کنیم.

بنابراین ما باید ارتباط دو سویه با مشتریان خود را به کمک اینترنت از همین امروز آغاز کنیم و ابزارها و نظامهاى دیجیتالى مشتریان را که به هنگام روى آوردن از نظام سنتى به الگوى اینترنتى نیاز دارند‏، برآورد کنیم.

به نظر گیتس فن آورى «الگوى تار عنکبوتی» ایجاب مى‌کند که نظام دیجیتالى ما باید این امکان را داشته باشد که ما با افراد حرفه‌اى «برون سازمانی» مانند وکیلان دادگسترى و حسابداران ارتباط مستقیم و پیوسته داشته باشیم و همچنین در این نظام دیجیتالى بیشتر به کارهاى اصلى و شایستگى‌هاى ویژه سازمان بپردازیم و بقیه کارها را به پیمانکار بدهیم.

گیتس مى گوید که در هر کسب و کارى «نخستین» باشید و پیش از دیگران به بازار وارد شوید تا موقعیت رقابتى شرکت را بهبود بخشید. اما نکته اى که گیتس در این میان مطرح مى‌کند‏، این است که «شتاب» و «نخستین» بودن در کسب و کار بیشتر فرهنگى است تا فنی؛ یعنى باید دست‌اندرکاران را قانع کنیم که ادامه کار پیروزمندانه سازمان، در گرو حرکت پرشتاب همگانى است. گیتس در همین خصوص توصیه مى‌کند که براى رسیدن به برگشت سریع سرمایه، کیفیت برتر و بهاى ارزان فرآورده‌ها از جریان روان داده‌هاى دیجیتالى استفاده کنیم و در میان سازندگان، تامین کنندگان، بخش فروش و دیگر فعالیتها … ارتباط الکترونیکى برقرار سازیم تا برنامه‌ریزى را هر چه سنجیده‌تر نماید و به تغییرات پیش‌آمده در تولید، در همان نوبت هشت ساعته کاری، واکنش نشان دهد.

توصیه سوم: دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآورید

توصیه سوم بیل گیتس، ثروتمندترین مرد جهان و غول کامپیوتری قرن بیست و یکم، برای موفقیت در کسب و کار این است که دانش و آگاهی را به خدمت اندیشه های راهبردی درآوریم و برای این منظور گیتس، رعایت نکات زیر را ضرورى مى داند:

۱- خبرهای ناگوار را با شتاب پخش کنید

گیتس عقیده دارد که یکی از ویژگیهای هر مدیر خوب اینست که بتواند به جای انکار خبرهای بد، با آنها کنار بیاید و چگونگی خبرها را به خوبی شناسایی کند. پس مدیران عامل، باید خبرهای بد را جستجو و پذیرش کنند و سازمان را به پاسخگویی مناسب بدان تشویق کنند و به این مهم اطمینان داشته باشند که خبرهای بد نیز همانند خبرهای خوش در مدیریت خریدار دارد. همچنین به نظر گیتس توانایی یک شرکت در میدان رقابت به توان پاسخگویی آن شرکت در برابر رخدادهای برنامه ریزی نشده (خوب و یا بد) بستگی دارد، گیتس توصیه می کند باید اشتباه های ارزشمند –تجربه های شکست خورده در راهی درست- را ارج بنهیم و به آنها پاداش دهیم.

گیتس در برخورد با خبرهای ناگوار توصیه می نماید که نظامهای دیجیتالی را در سراسر سازمان به وجود آوریم تا به ما در شناخت ابعاد گوناگون رخدادهای بد در سراسر سازمان و آگاه ساختن پرشتاب مدیریت از آنها کمک کند. این نظام دیجیتالی باید ما را در گردآوری داده های مورد نیاز و تشکیل تیمهای مشکل گشا، یاری رساند. همچنین گیتس توصیه می کند که از افرادی در واحدهای مختلف و نقاط جغرافیایی دور از هم، تیمهای نمادین (مجازی) تشکیل دهیم تا در وضعیت بحران سازمان به کمک مدیریت بشتابند.

۲- خبرهای بد را به خوب تبدیل کنید

گیتس عقیده دارد که برای موفقیت در کسب و کار باید به پیشواز خبرهای بد برویم تاجاهایی را که نیاز به بهسازی دارند بشناسیم و خبرهای بد را به پیامدهای خوب تبدیل کنیم. گیتس برای موفقیت در این امر توصیه می کند که «ناخشنودترین مشتریان» را به عنوان بزرگترین منبع یادگیری مدیریت دریابیم و در کسب و کار خود ساختار و سیاست هایی پیاده کنیم که شکایتها را با شتاب و بی‌واسطه با راه حلها پیوند دهند. برای این منظور می توانیم یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم تا بتوانیم اطلاعات بازخوردی از مشتریان را با ابزار الکترونیکی دریافت و تجزیه و تحلیل کنیم تا دریابیم که آنها از ما چه می خواهند؟، این نظام دیجیتالی باید شکایتهای دریافتی از مشتریان را با شتاب به افراد مسئول برساند تا اشکالات را برطرف سازند. همچنین این نظام دیجیتالی باید توان پاسخگویی به پرسش کنندگان را به هنگام و در زمان مناسب داشته باشد.

توصیه دیگر گیتس در این خصوص این است که پرسشهای عادی و تکراری را در «سایت» شبکه‌ای پاسخ دهیم و تلفن را برای تماس های ضروری و دشوار نگه داریم.

۳- از آمارهای خود آگاه باشید

برای آنکه به اهمیت آمار در مدیریت واقف شویم به این سخن «ویلیام گرلی» در کتاب «بالای سر جمعیت» اشاره می کنیم که می گوید: « برای رسیدن به نور رستگاری، باید اطلاعات دقیقی از سفارش خریدهای همه مشتریان (تازه و قدیمی) و هر گونه اموال شرکت (ثابت و عینی و موجودیهای گوناگون) داشته باشید. چگونه می توانید چنین کنید؟ فن آوری اطلاعات و بکارگیری دلیرانه آن، چنین امکانی را برای شما فراهم می آورد.»

گیتس نیز عقیده دارد که آگاهى از اعداد و تحلیل و فهم آنها بنیان شناخت هر کسب و کار است و مى‌گوید: آگاهی به عدد و رقم های سازمان، چیزی بیش از تراز کردن ماهانه دفترهای حسابداری است. این داده ها در بازاریابی و امور مالی هم به درد می خورند. عددها بر کاغد حالت ایستاد و مرده دارند اما داده های دیجیتالی آغازگر اندیشیدن و حرکت هستند. آمار و عددهای درست و تازه، ما را به پاسخگویی به هنگام به مشتریان و شریکان وا می دارند. بنابراین گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی که ما در سازمان به وجود آورده ایم باید بتواند داده های مربوط به کسب و کار را بی‌درنگ و از نقطه داد و ستد با مشتریان و شریکان دریافت کند. داده های متعلق به شریکان را با داده های ما یک کاسه کند و همه نیازها را برآورده سازد.

۴- انسانها را به کارهای فکری بکشانید

گیتس می گوید که باید نرم افزارهای تحلیلگری را ارایه دهیم که به ما این فرصت را بدهد تا نیروی انسانی ارزشمند خود را از گردآوری اطلاعات رهانیده و به فعالیتهای ارزش آفرین بگمارد، تا این نیروها بازده شگرفی داشته باشند. تجزیه و تحلیل های نرم افزاری خود را باید ابتدا در جاهایی بکار بگیریم که نتیجه های مشخص ببار آورند و حرکت را از بازاریابی و تبلیغات توده وار و همگانی به سوی تبلیغات هدفدار و بر روی گروهی مشخص آغاز کرده و ادامه دهیم. برای رسیدن به این اهداف گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما باید توان تجزیه و تحلیل پیچیده الگوهای خرید مشتریان را داشته باشد، به گونه ای که بتواند در به نتیجه رساندن خدمات ویژه فردی به مشتریان، یاور سازمان باشد. این نظام دیجیتالی باید بتواند به کمک داده های جمعیتی، مانند درآمدها، گروه سنی، توزیع جغرافیایی، و یا آمارهای دیگر، گروههای مشتریان سودآور و گروههای کم بازده را شناسایی کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید بتواند این امکان را برای کارکنان فراهم کند تا آنها از کار عادی و تکراری، به فعالیتهای اسثنایی بپردازند. این کارکنان باید به آسانی به عددها و داده های دیجیتالی دسترسی داشته باشند و از سرفصلها و چکیده ها به ریز داده بروند و داده‌ها را از جهتهای مختلف دیده و بررسی کنند.

۵- بهره هوشی سازمان خود را بالا ببرید

این بحث را با سخنی از «جک ولش» رئیس هیات مدیره جنرال الکتریک آغاز می کنیم که می‌گوید: «توان یادگیری و به عمل درآوردن پرشتاب آموخته ها، بزرگترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان می‌گذارد.»

گیتس برای آنکه بهره هوشی سازمان خود را بالا ببریم، توصیه می کند که از «مدیریت دانایی» استفاده کنیم؛ یعنی اطلاعات را گردآوری و سازماندهی کرده و سپس به کاربرانی که بدان نیاز دارند برسانیم و برای بهسازی پیوسته اطلاعات از راه تجزیه و تحلیل داده ها با دیگران همکاری داشته باشیم، به واکنش مشتریان شتاب ببخشیم و آموزش را بی دردسر کنیم به گونه ای که به افراد این امکان را بدهیم تا در خانه و یا محل کارشان، در پشت میز خود و هر گاه که برنامه هایشان اجازه دهد، به آموختن بپردازند. باید بر روی بزرگترین دارایی یعنی «افراد باهوش» سرمایه گذاری کنیم و افراد هوشمند را به استخدام سازمان درآوریم.

گیتس نقش مدیر عامل را در بالا بردن بهره هوشى سازمان بسیار موثر می داند و عقیده دارد که نقش مدیر عامل در بالا بردن بهره هوشی شرکت حکم می کند تا محیط کار را به گونه ای بیافریند، که همکاری و مشارکت در اندوخته های علمی را برای کارکنان فراهم سازد؛ نقاطی را که در آنها هم‌اندیشی و همکاری سودمند است، نشان دهد؛ ابزار دیجیتالی به منظور آسان ساختن پخش مهارتها و مشارکت در دانسته ها را فراهم نماید؛ و به کارکنان در برابر همکاریها و از خود گذشتگی هایی که برای آموزش دیگران از خود نشان می دهند، پاداش مناسب بدهد.

۶- به یاد داشته باشید که بردهای بزرگ با خطرهای بزرگ همراهند

به نظر گیتس در آغوش کشیدن پیروزی های بزرگ، گاهی به خطر کردنهای بزرگ نیاز دارد و باید در صنعت، اطلاعات را جانشین موجودی انبارها کنیم و در فعالیتهای دانش بر، اطلاعات را در برابر خطرها قرار دهیم. گیتس در این خصوص می گوید: «دور بودن از اطلاعات در میدان کارهای دانش‌بر، همانند جدا کردن مغز از پیک دانشمند فرهیخته است». بنابراین گیتس توصیه می کند که یک نظام دیجیتالی را در سازمان به وجود آوریم و این نظام را دربست در اختیار خود قرار دهیم تا بتواند مدیریت دانایی، عملیات سازمان و نظامهای بازرگانی را آنچنان به هم پیوند زند که با همدیگر یک نظام یکپارچه دیجیتالی بیافریند، این نظام دیجیتالی باید بتواند توان آزمایش فرآورده ها بر مبنای استانداردها و پذیرش جهانی را داشته باشد و ضمن بازنگری های لازم، مهار کار را از دست ندهد.

توصیه چهارم: به عملیات سازمان بینش بیفزایید

یکى دیگر از توصیه هاى بیل گیتس براى موفقیت در کسب و کار این است که به عملیات سازمان بینش بیفزایم. گیتس در این خصوص نیز رعایت موارد زیر را توصیه مى‌کند:

۱- فرآیندهایی را برگزینید که به کارکنان اختیار می دهند

گیتس عقیده دارد که باید به نیروی ابتکار فرد میدان داده شود و کارکنانی که نسبت به نظامهای تولید و طرز کار آنها آگاهی بیشترس دارند، بهتر و هوشمندانه تر بکار گرفته شوند. گیتس در این خصوص مى گوید:« من سخت اعتقاد داریم که اگر شرکتها به کارکنان خود آگاهى و اختیار لازم و ابزار بکارگیرى آنها را بدهند، دستاوردهاى شگفت انگیز و آفرینشهاى چشمگیرى از آن جوانه خواهد زد.» بنابراین باید کارکنان فرهیخته ای به کار گرفته شوند تا شغلهای وظیفه محور از میان برود و یا در فرآیندهای گسترده ای ادغام شود. برای این منظور گیتس توصیه می کند که کارکنان خط تولید به داده های به هنگام دسترسی داشته باشند تا به کمک آنها بتوانند کیفیت فرآورده ها را بهتر کنند و نظام تولید و ساخت فرآورده ها را با دیگر نظامها یکپارچه سازند.

۲- به یاری فن آوری اطلاعات به مهندسی دوباره بپردازید

«پاول اونیل» رئیس هیات مدیره و مدیر عامل «الکوا» (CEO Alcoa) می گوید: «من به فن‌آوری اطلاعات به چشم یک نظام مستقل می نگرم. از دید من، این نظام یک رهگشای پرارزش است. شاید مهمترین اثرش اینست که ما را به چنین پرسشی وا می دارد: چرا، چرا، چرا؟»

گیتس عقیده دارد که فن آوری اطلاعات عصای دست فرآیندهای کارآمد است که این فرآیندها در زمان و منابع دیگر تا ده برابر از پیش، صرفه جویی می کنند. گیتس می گوید که باید همه فرآیندها را باز ارزشیابی کنیم و فرآیندهایی بیافرینیم که ساده و موثر باشند و همه مانع ها را دور بریزیم. برای حل بسیار از مشکلات باید فرآیندها را در جهت عرضه اطلاعات روان و بهینه، از نو طراحی کنیم. شمار افراد درگیر در یک فرآیند و نیز شمار دست به دست شدن کار را کاهش دهیم تا مسایل کم و ساده شوند. باید رهبران کسب و کارها، را برای تصمیم گیری در کنار مدیران فن آوری اطلاعات، در زمینه نیازهای شرکت به کار بگیریم.

به نظر گیتس پیچیدگی سبب مرگ برنامه های مهندسی دوباره می شود، بنابراین باید یک نظام دیجیتالی را ایجاد کنیم که به رشد پرشتاب راه‌حلها در بستر زمان کمک کند، امکان پیگیری وضعیتهای گوناگون را به کاربران بدهد، روند پیشرفت کارها و آنجاهایی را که به تصمیم گیری مدیریتی نیاز هست، نشان دهد، یک فرآیند بزرگ را به چندین زیر مجموعه مستقل تبدیل کرده و نتیجه کار آنها را بهم ارتباط دهد تا یک نظام کارآمد بوجود آید، از یک جریان روان اطلاعات دیجیتالی برای ساده کردن سراسر فرآیند کار بهره بگیرد و با آفرینش ابزارها و راه حلهای کوچکتر و سراسر دیجیتالی، از روی آوردن به چرخه های گسترده و دراز مدت حل مسایل، خودداری کند.

۳- فن آوری اطلاعات را منبعی راهبردی به حساب آورید

بیل گیتس عقیده دارد که مدیرعامل باید به فن آوری اطلاعات به چشم منبعی راهبردی بنگرد که به افزایش درآمد شرکت کمک می کند. باید مدیرعامل فن آوری اطلاعات را نیز همپای دیگر فعالیتهای شرکت به خوبی بشناسد و مدیر ارشد فن آوری اطلاعات (CIO) باید خود عنصری از گروه گسترش راهبردهای شرکت باشد تا بتواند نظام اطلاعات را در خدمت اجرای راهبردها سامان دهد.

گیتس توصیه می کند که نظام دیجیتالی ما هر ساله بخش اندکی از بودجه را صرف امور جاری و بخش بزرگتر را در راه گسترش نظام اطلاعات و دستیابی به ابزار بهتر هزینه کند. همچنین این نظام دیجیتالی باید چند ابزار درجه یک در اختیار داشته باشد و در مواقع لزوم پاره ای ابزار کار تازه به نظام کنونی افزوده شود.

توصیه پنجم: در انتظار غیر منتظره ها باشید

«جک ولش» مدیر عامل شرکت جنرال الکتریک مى گوید: «هر دگرگونی، با خود فرصتى به همراه مى آورد. بنابراین سازمانها باید به جاى رخوت، از دگرگونى‌ها نیرو بگیرند.»

بیل گیتس نیز از دگرگونى ها استقبال کرده و عقیده دارد که رهبران پیروزمند آنهایى هستند که به پیشواز روشهاى نوین کسب و کار مى روند بنابراین گیتس توصیه مى کند که براى آینده دیجیتالى محور خود را آماده سازیم تا از فن آورى بالاترین بازده را بدست آوریم.

اما آنچه که گیتس بیش از همه بر روى آن تاکید دارد این است که باید بپذیریم که در عصر دیجیتالى زندگى مى کنیم تا از پیامدهاى مثبت و توانمندیهاى آن بهره بگیرم؛ گیتس خود مى گوید که من فرد خوش بین هستم و به پیشرفت اعتقاد دارم. من از اینکه در چنین دوره اى از تاریخ زندگى مى کنم خشنودم؛ ابزار دوران صنعتى به کمک ماهیچه هاى ما آمدند، ابزار دوران دیجیتالى میدان فعالیت و توان مغز و اندیشه ما را گسترش مى دهند. بسیار خوشحالم که فرزندانم در این دوران رشد مى‌نمایند.»

بیل گیتس عقیده دارد؛ براى آنکه بتوانیم با دگرگونى ها کنار آمده و این دگرگونى ها را به خدمت بگیریم باید ابزارهاى دیجیتالى را براى بازآفرینى روش کار خود به خدمت بگیریم تا به یارى یک سیستم عصبى دیجیتالى با شتاب اندیشه به کسب و کار بپردازیم.

 

توصیه‌هاى بیل گیتس برای روش زندگی و ثروتمند شدن

اما توصیه های بیل گیتس درباره روش زندگی و عادتهای ایجاد کننده موفقیت و ثروت چیست؟

۱٫برای آموزش خود سرمایه گذاری کنید

صبر کنید، مگر گیتس از دانشگاه هاروارد اخراج نشده بود؟ بله، او اخراج شد. اما در جلسه “از من هر چیزی می خواهید بپرسید” پایگاه Reddit در سال ۲۰۱۴ فردی از او پرسید، ” بهترین توصیه مالی شخصی شما به کسانی که کمتر از ۱۰۰ هزار دلار در سال درآمد دارند چیست؟ ” او پاسخ داد: ” بر روی آموزش خود سرمایه گذاری کنید.”بر اساس دفتر آمار کل (BLS) وزارت کار آمریکا، افراد ۲۵ ساله و بالاتر که دارای مدرک کارشناسی هستند تقریباً ۵۹٫۶ درصد بیشتر از کسانی که مدرک دیپلم دبیرستان دارند درآمد کسب می کنند. اما شما می تواند با یک آموزش دانشگاهی دستمزدهای بالاتری دریافت کنید.

بیل گیتس در یک سخنرانی در جشن فارغ التحصیلی دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۰۷ به دوران تحصیل خود در این دانشگاه اشاره کرد:

“چیزی که من بیش از همه درباره هاروارد به خاطر می آورم این است که من در آن زمان انرژی و هوش زیادی داشتم. این می توانست هیجان انگیز، هراس انگیز و حتی برخی اوقات دلسرد کننده باشد، اما همیشه چالش برانگیز بود. آن یک مزیت شگفت انگیز بود – و اگرچه من زود آن را ترک کردم، اما سال های حضورم در هاروارد من و دوست های من و ایده هایی که بر روی آنها کار می کردم را تغییر داده بود.”

۲٫پیشرفت خود را بسنجید

گیتس در بیانیه سالیانه خود برای بنیاد بیل و ملیندا گیتس در سال ۲۰۱۳ درباره کتاب در حال مطالعه خود با عنوان ” قدرتمندترین ایده در جهان ” می نویسد، با وجود این که این کتاب درباره اختراع موتور بخار است، اما گیتس درس مهمی از آن گرفته است.او می نویسد، ” … در سال های گذشته من بار ها و بارها پی برده ام که سنجش و ارزیابی تا چه اندازه در بهبود شرایط انسان مهم است. شما می توانید به پیشرفت شگفت انگیزی دست یابید اگر یک هدف مشخص تعیین کنید و شاخصی پیدا کنید که پیشرفت را به سمت آن هدف هدایت کند …”

این ممکن است یک نصیحت ابتدایی به نظر برسد، اما او می گوید از این که به ندرت از آن پیروی می شود شگفت زده است و تصحیح کردن آن چقدر سخت است. اگر شما صاحب تجارتی هستید و یا اگر فقط می خواهید خودتان را رشد دهید، به برنامه هایی توجه کنید که در تعیین اهداف و پیگیری آنها به شما کمک می کنند. حتی یک فهرست ساده از اهداف نوشته شده بر روی یک کاغذ می تواند در آغاز حرکت به سمت دستیابی به اهداف به شما کمک کند.

۳٫” نه ” گفتن را یاد بگیرید

مهم نیست چقدر جاه طلب هستید، یک روز فقط ۲۴ ساعت است. و اغلب، تفاوت بین افراد موفق و ناموفق در چگونگی سرمایه گذاری آنها بر روی این ساعت ها است.ثروتمند ترین مرد جهان در نشست خود با دانشجویان هاروارد جمله دوست خود وارن بافت به خود را تکرار کرد: ” شما باید در نه گفتن ماهر باشید.”

گیتس گفت که این توصیه یکی از بهترین نصیحت هایی بوده که او تا آن زمان شنیده است. او توضیح داد که نه گفتن به شما اجازه می دهد تا بر روی چیزهایی تمرکز کنید که تفاوت واقعی ایجاد می کنند. این نوع تفکر با مفهوم کلی ” big rocks” دکتر استفان کاوِی هماهنگی دارد، آن یک استراتژی مدیریت زمان است که به شما در شناسایی و اولویت گذاری مهم ترین بخش های یک روز شما کمک می کند.

۴٫خوشبین باشید

گیتس در یک جشن فارغ التحصیلی در دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۴ می گوید، ” خوشبینی اغلب به عنوان امید غلط رد می شود، اما ناامیدی غلط هم وجود دارد.” اگرچه او و همسرش ملیندا، که او را بر روی صحنه همراهی می کرد، در حال صحبت درباره فقر و بیماری بودند، اما این جمله می تواند در زندگی شما نیز مورد استفاده قرار گیرد.در این سخنرانی، بیل به طور مفصل درباره اعتقاد خود به خوشبینی و نقش مهم آن در حل مشکلات صحبت کرد. خوشبینی – و در معنای گسترده تر شادی – می تواند تاثیر مثبتی در محیط کار شما داشته باشد.

تحقیق سال ۲۰۱۴ دانشگاه Warwick پی برد که شادی می تواند باعث افزایش ۱۲ درصدی سازنده بودن و نوآوری در مردم شود. شان آچور، کارشناس ارشد شادی و موفقیت، در یک ویدئو در سایت Ted Talk می گوید که شادی می تواند سازنده بودن را به مردم القاء کند. بنابراین به جای این که اجازه دهیم فشارها و استرس های کاری بر روی شما سنگینی کنند، بر روی چیزهایی سرمایه گذاری کنید که شما را شاد می کنند – این می تواند زندگی شما را ساده تر کند.

۵٫نسبت به موفقیت خود تفکر انتقادی داشته باشید

گیتس در کتاب ” راه پیش رو” در سال ۱۹۹۵ می نویسد که شکست اغلب بیش از حرکت در موفقیت به شما آموزش می دهد. علاوه بر این، موفقیت می تواند خطرناک باشد، اگر اجازه دهید تا آن در مغز شما نفوذ کند.او می نویسد، ” موفقیت معلم خیلی بدی است. به طوری که افراد باهوش را اغوا می کند که شما نباید شکست بخورید. ”

او در ادامه اضافه می کند ” چیزی که امروز یک طرح تجاری بی نقص یا جدیدترین فناوری به نظر می رسد، می تواند به زودی به چیزی قدیمی تبدیل شود همانند دستگاه های پخش نوار ۸ تِرَک، تلویزیون های دارای لامپ تصویر یا کامپیوترهای بزرگ. من شاهد تکامل همه این موارد بوده ام.” بنابراین، در نوآوری ریسک کنید، سرمایه گذاری های دارای تضمین ناکافی را انجام دهید و کارهای دیگر.

۶٫از منتقدان خود استقبال کنید

گیتس در کتاب خود با عنوان ” تجارت با سرعت تفکر” در سال ۱۹۹۹ درباره اهمیت بازخورد منفی سخن گفته است. او می گوید که پذیرفتن منتقدان نه فقط برای یادگیری بلکه برای یافتن راه حل هایی برای مشکلات ایجاد شده اهمیت دارد.” به حرف مشتریان خود گوش کنید و انتقادات آنها را به عنوان فرصتی برای تبدیل شکست های خود به رشد واقعی مورد انتظار آنها در نظر بگیرید،” او اضافه می کند که، ” شما باید شکایت های مشتریان را بیشتر از مسائل مالی شرکت بررسی و ارزیابی کنید.”

تمایل به برآورده کردن نیازهای مشتریان به مایکروسافت کمک کرد تا در بخش رو به رشد فناوری پیشرفت داشته باشد. در طول این چند سال این شرکت تلاش کرده تا برتر باشد – یا لااقل در بین برترین ها قرار گیرد. این موضوع مایکروسافت را قادر کرده تا در فناوری هایی مانند HoloLens ی خود سرمایه گذاری کند، به یک قدرت برتر در صنعت بازی تبدیل شود و به صنعت گوشی های موبایل وارد شود.

دیدگاهتان را بنویسید